نیم نگاه

یادداشت ها و نیم نگاه هایم به زندگی و جامعه

نیم نگاه

یادداشت ها و نیم نگاه هایم به زندگی و جامعه

بعضی محتواهای تولیدی در کانال تلگرامی «نیم نگاه» را در این وبلاگ می گذارم تا امکان بازیابی در موتورهای جست و جوی تحت وب را داشته باشد.
https://t.me/nedarazavichannel
ندا رضوی زاده

۱۰ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

بازی قدرت

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۳ ب.ظ

در یک رابطه، بخش قابل ملاحظه ای از رفتارها و اظهارنظرهای طرف فرادست، معنای فی نفسه ندارد. به دنبال منطق روشن، معنا، ربط، یا دلیل آن رفتارها و اظهارات نباش! در موارد قابل ملاحظه ای، آن برخوردها هیچ ربطی به موضوع مشخص فی مابین ندارد! آن برخوردها صرفاً پوششی برای «بازتولید روابط قدرت» است، یا اگر طرف فرادست احساس تهدید کرده باشد آن برخوردها در خدمت برقراری مجدد موازنه قدرت به شکل پیشین است.

بنابراین بعضی برخوردها را اصولا جدی و شخصی تلقی نکن و کلاً ندیده بگیر و به راه خودت ادامه بده، گویی هرگز چیزی نشنیده ای و ندیده ای!


پ.ن. این البته ترفندی است که احتمالا همه ما از آن استفاده می کنیم ؛ وقتی در موقعیت فرادست قرارداریم! چشم پوشیدن از مزایای قدرت و فرادستی ،مجاهده ای عظیم با نفس می طلبد!


#زندگی #جامعه #رابطه #قدرت


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۰۳

بھشت

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۳ ب.ظ

بھشت بی شک جایی است که در آن لذت از چیزی، توأم با یا مشروط به رنج، پیش یا پس از آن، نیست.


#زندگی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۰۳

«ایرانی ها غمگین ترین مردمان جهانند»؛ باور نکنید!

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۲ ب.ظ

«ایرانی ها غمگین ترین مردمان جهانند»؛ باور نکنید!

در حاشیه انتخابات مجلس دهم


✏️پس از روزهایی داغ از مبارزات انتخاباتی در دل زمستان، بالاخره روز انتخابات فرارسید. شبکه های اجتماعی و صفحات عکس خبرگزاری های داخلی، وبسایت فارسی زبان شبکه های خبری خارجی، و نیم تای اول روزنامه های صبح کشور  شاهد سیل عکس های فردی، جمعی و سلفی های  رنگارنگ رأی دهندگان بودند. در این عکس ها همه دیده می شوند: سلبریتی های هنری و ورزشی، چهره های سرشناس سیاسی و خیل عظیمی از دختران و پسران جوان، و گاه زنان و مردان میانسال و سالمند گمنام. بعضی رسانه ها و کانال های تلگرامی (شبکه اجتماعی محبوب ایرانیان) تلاش کردند تصویری از تنوعات موجود در شرکت کنندگان را به نمایش بگذارند: تصاویر متعددی از دخترانی با حجاب کم تر و دخترانی کاملا محجبه در مسجد و حسینیه، و مسیحیان و یهودیان در کلیسا و کنیسه پای صندوق های آبی و قرمز رأی در مقیاسی وسیع منتشر و دست به دست شد.


مهم ترین شاخص مشترک این عکس ها و سلفی ها آن است که در آن ها چهره های کاملاً شاد و خندان رأی دهندگان در حال رأی دادن یا با انگشت جوهری شده یا با شناسنامه یا برگه رأی دیده میشود. رأی دادن این همه شادی دارد مگر؟! آن هم در انتخاباتی که از پس مناقشاتی داغ و دلخوری های متقابل برگزار می شود! شادی نمایان در عکس ها چه چیزی در مورد جامعه ایرانی به ما می گوید؟


ژست هایی چنین شاد و سرخوش پیش تر مخصوص مراسم خصوصی مثل جشن های عروسی و تولد و موفقیت های تحصیلی و مانند آن بود و تنها بین بستگان و آشنایان به طور خصوصی دست به دست می شد. اینک اما این ژست ها برای دوربین، به خیابان و فضاهای عمومی نشت کرده است. تغییری به وقوع پیوسته است: به نظرمی رسد جامعه ایرانی کوچک ترین فرصت و روزنه ای را برای شاد بودن، شادی جمعی در فضای عمومی، و نمایش آشکار شادمانی و امیدواری خود از دست نمی دهد! این رخدادی تازه است. ایرانیان، در اقدامی عجیب و نامتعارف، حتی در باخت تیم ملی خود از تیم آرژانتین در جام جهانی فوتبال شادی می کنند و شادی خود را به خیابان می آورند! آن ها برای نهایی شدن یک قرارداد سیاسی (برجام) شب هنگام به خیابان می آیند، به دوربین ها لبخند می زنند و شادمانی می کنند! آن ها حتی خاطرات، عکس ها و سلفی های خندان خود را در سفر به کربلا برای به جا آوردن مراسم سوگواری و زیارت اربعین امام شهید، در شبکه های اجتماعی شان به اشتراک می گذارند! ایرانی ها حتی از هر حادثه تلخ و شیرینی اعم از کشته شدن فاجعه بار هم وطنان شان در سفر معنوی حج تا کشته شدن شان با خودروهای ساخت داخل در جاده ها، و از ماجراها و شخصیت های سریال های پربیننده تا هر رخداد  و  اظهارنظر  و شخصیت سیاسی  مطلوب و نامطلوب شان جوک می سازند و به طور گسترده روی شبکه های اجتماعی موبایلی بازنشر می کنند و می خندند ...


به نظر می رسد همسو با تحولات جمعیتی کشور، و همزمان با اشاعه و رونق ارزش های جدید فردگرایانه و تکثر یافتن ارزش ها، لذت و شادی جایگاهی والا در جامعه ایرانی یافته است. لذت جویی، توانایی لذت بردن، و توانایی شاد بودن و شادی ساختن (و تظاهر به شادی) در حال تبدیل به ارزش هایی غالب است و به طور گسترده مورد پذیرش و اقبال قرار گرفته است. نیروی جوانی، در کنار قابلیت های شگفت انگیز تکنولوژی های مدرن، اعم از عکاسی دیجیتال و شبکه های اجتماعی آنلاین مبتنی بر گوشی های هوشمند، فرصتی منحصر به فرد برای خلق شادی از بهانه های کوچک یا سنتاً بی ربط (!) فراهم آورده است. بدین ترتیب یک باخت در جام جهانی یا رأی دادن در یکی از ده ها انتخابات سراسری که مرتب در کشور برگزار می شود، بهانه ای می شود برای خلق لبخند، ثبت آن و سهیم شدن این لبخندها با دیگران در مقیاسی وسیع. 


به رغم همه آن چه گفته می شود، به نظر می رسد جامعه ایرانی مشتاقانه در پی شادی می دود و آن را از آن خود می کند، حتی ‌اگر نیابد یا کم تر از حد انتظار یا نیاز خود بیابد، آن را از بهانه هایی ناچیز یا بی ربط، خلاقانه می آفریند و شریک می شود.



—-

🔷 شهریور ماه 94 در مقاله ای در روزنامه شرق با عنوان « ناشادترین مردم دنیا و رتبه ایران: گزارش احساسات جهانی ٢٠١٥ گالوپ چه چیزی را نشان می‌دهد؟» گزارش گالوپ را که بازتاب گسترده ای در رسانه های ایرانی یافت، بررسی و تحلیل کردم.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۰۲

سرویس بهداشتی شما نشانه‌ی شخصیت شما!

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۱ ب.ظ

سرویس بهداشتی شما نشانه‌ی شخصیت شما! 

تأملی در باب توالت ایرانی


✏️نیاز به قضای حاجت یکی از نیازهای فیزیولوژیک روزمره انسان، و بدون امکان حذف یا به تاخیر انداختن است (برخلاف مثلا نیاز به خوردن و آشامیدن). با این وجود، سرویس بهداشتی تحقیرشده‌ترین مکان در فهم ایرانی از فضای فیزیکی انسان‌ساخت است. وضعیت سرویس‌های بهداشتی ادارات دولتی، شرکتها و موسسات خصوصی، مراکز تجاری، مراکز آموزشی، مراکز بهداشتی و درمانی دولتی و خصوصی، و دیگر اماکن عمومی (بانک‌ها، پارک‌ها، رستوران‌ها و ...) یکی از موضوعاتی است که به رغم اهمیت اش هیچگاه علناً مورد بحث قرار نمی‌گیرد، هیچ‌وقت در مورد آن مطالبه‌ای عمومی مطرح نمی‌شود (تا حالا مثلا کدام نماینده ای به موکلان اش وعده داده که سرویس¬های بهداشتی مدارس و بیمارستان های شهرستان‌اش را سامان بدهد؟! یا در کدام خبر رسانه ها اظهار وزیر یا یک مقام وزارت بهداشت درباره بهداشت دستشویی های اماکن عمومی یا اشاره ای به بخشنامه ای در مورد مقررات آن شده است!؟). این در حالی است که بسیاری از اماکن عمومی فاقد سرویس بهداشتی برای عموم و مراجعان هستند یا اگر هستند اغلب در مکانی دورافتاده، بدون تابلوی راهنما، کم نور، بعضاً ناامن، اغلب نابسامان و مخروبه، فاقد امکانات لازم و –اکثراً برخلاف نام‌شان- غیربهداشتی‌اند. آن چه که تامل و سوال برانگیز است تناقضی است که در تلقی ما از «فضا» هست. بسیاری از مراکز و مجموعه‌های کاری یا تفریحی ظاهری بسیار آراسته و پاکیزه دارند و حتی هزینه‌ی زیادی صرف آراستگی و دکوراسیون داخلی آن ها شده است، با این حال در موارد متعددی وضع سرویس بهداشتی آن¬ها تطابقی با وضع دیگر بخش‌های‌شان ندارد! در آگهی‌های تبلیغاتی مجتمع‌های تجاری و اداری به انواع امکانات آن‌ها نظیر تعداد واحدهای تجاری و اداری لوکس، تعداد آسانسورهای عمومی و  خصوصی، تعداد رستوران‌های بین الملل و فود کورت، تعداد شهربازی‌ها و سایر امکانات تفریح و لذت و آسایش ... اشاره می‌شود، اما به تعداد، انواع، دسترس پذیری، و میزان تکنولوژیک یا پیشرفته بودن سرویس های بهداشتی –ضروری‌ترین و حیاتی‌ترین نیاز ‌آدمی در هر جایی به هر مقدار که لوکس باشد- هیچ اشاره ای نمی‌شود! همه‌ی این‌ها چرا؟ 

سرویس بهداشتی نظیف و کامل و کم نقص چه دلالت های ضمنی دارد؟ شاید با کمی اغراق بشود گفت : «شما در واقع همان چیزی هستید که سرویس بهداشتی‌تان هست»! گویی دستشوییِ یک محل، همان «پشت صحنه‌« در معنای گافمنی آن است. شاید دستشویی یک سازمان یا ساختمان بتواند معیار خوبی برای میزان جامع نگری، ژرف‌بینی و دقت نظر مدیریت آن باشد. معیاری که نشان می¬دهد یک مدیر تا چه حد فقط در بند ظاهرسازی و فریب مراجعان، مشتریان و... است، یا تا چه حد نیازهای معقول و منطقی، واقعی، عینی، مادی، دائمی، و حیاتی کارکنان و مراجعان را درک می کند و برای آن هزینه می کند،. یا تا چه حد اولویت¬های حیاتی و اجتماعی را به درستی تشخیص می دهد!

البته ظاهرا روز 19 نوامبر به عنوان روز جهانی [بزرگداشت!؟] توالت (World Toilet Day) معرفی شده که برای توجه دادن به اهمیت دسترسی به توالت بهداشتی در جهان است و سازمانی غیرانتفاعی به نام سازمان جهانی توالت (World Toilet Organization) هم وجود دارد. جالب است بدانیم بنیانگذار این سازمان، فردی به نام جک سیم است که پیش از تأسیس سازمان جهانی توالت در سال 2001، «انجمن توالت سنگاپور» را در سال 1998 بنا نهاد تا «تابو»ی توالت و بهداشت آن را بشکند و برای «توالت» در فرهنگ جاری و مسلط، جایگاه و ‌اهمیت ایجاد کند. وی در سال 2006 به خاطر کارش در تاسیس «سازمان جهانی توالت» و «کالج جهانی توالت» به عنوان کارآفرین اجتماعی سال شناخته شد. سیم در سال 2007 هم در کنار گروهی از افراد و سازمان ها، «ائتلاف بهداشت پایدار» را به عنوان شبکه ای متشکل از 250 سازمان فعال در زمینه بهداشت پایدار بنا نهاد. به خاطر همین فعالیت ها این استادیار فعلی دانشگاه ملی سنگاپور و مدرس مدعو دانشگاه های ییل و ایلینوی، در سال 2008 از سوی مجله معروف «تایم» به عنوان یکی از «قهرمانان محیط زیست» ( Heroes of the Environment) و در سال 2011 به عنوان «مرد سال آسیا»ی مجله «ریدرز دایجست» برگزیده شد. در همان سال نیز به عنوان عضو شورای دستور کار جهانی مجمع جهانی اقتصاد برای امنیت آب انتخاب شد، شورایی که به مجمع جهانی اقتصاد در زمینه آب و امور بهداشتی مشاوره می دهد. در کالج جهانی توالت (World Toilet College) هم واحدهایی در این زمینه تدریس می شود از جمله واحد «طراحی توالت».

در همین راستا به نظرم سازمانهای بین المللی که سالانه پارامترهای مرتبط با توسعه و نابرابری را گزارش می‌کنند، خوب است کمیت، کیفیت و دسترس پذیری سرویس های بهداشتی را هم در کشورهای دنیا به عنوان یک شاخص توسعه‌ای گزارش کنند! 



📸عکس بعدی را ببینید.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۰۱

پایان گفت و گو

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ب.ظ

گفت و گو دو جا، چه اعلام و تصریح بشود یا نشود، به پایان می رسد:

- جایی که نومیدی به حداکثر می رسد.

- جایی که شهوتِ قدرت و کنترل بر دغدغه‌ی کارایی و سازندگی از مسیر رابطه، غلبه می کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۰۰



📝به نظر می رسد همگام با توسعه ی اقتصاد و تکنولوژی، ما با افزایش فرصت¬ها و تبعاً انتخاب ها مواجه می-شویم. به همین موازات ما با افزایش تکثر آراء و گوناگونی سبک های زندگی نیز مواجه ایم. از همین رو در ابتدای امر به نظر می رسد در عصر ما جهان به سمت پذیرش هر چه بیشتر تکثر پیش می رود. از سوی دیگر #حریم_خصوصی ظاهرا بیش از پیش حرمت می یابد و سلیقه ها و انتخاب های شخصی بیش از گذشته مورد احترام و پذیرش قرار می گیرد. بنابراین به نظر می رسد که دامنه آزادی عمل آدم ها بیشتر شده است. با این حال اوضاع آن قدرها هم که دورادور به نظر می رسد، دلپذیر نیست!

تکنولوژی اطلاعات و #ارتباطات به رغم تسهیل بسیاری از فعالیت¬ها، و فرصت¬های شگفتی که برای انسان کنونی پدید آورده است، با نوعی خودمختاری، بی شک به یکی از دشمنان یا دست کم مزاحم درجه اول آزادی عمل آدم ها تبدیل شده است: امروز دیگر کدام آدمی است که می تواند مطمئن باشد آن چه در خفا و پشت درهای بسته می گوید و می کند، فردا از وبسایت های معتبر خبری و صفحات شبکه های اجتماعی مجازی روزنامه¬نگارها و عامه¬ی مردم، یا گوشی¬های در و همسایه و همکار سر در نمی آورد؟! امروز دیگر تقریبا هیچکس چنین امنیتی ندارد! حالا دیگر نه عروس ملکه¬ی انگلستان می¬تواند با اطمینان و آرامش خاطر در خلوت حمام آفتاب بگیرد، نه یک سلبریتی مذهبی (مداح مشهور) می¬تواند در خفا با آسایش در کنار زنان ناشناس «مواد» دود کند، نه چند دیپلمات ارشد قدرتمندترین کشورهای دنیا که برای مهم¬ترین مذاکرات بین¬ دولتی دهه¬های اخیر پشت درهای بسته در گوش هم زمزمه می¬کنند می¬توانند با خیال راحت با مقامات ارشدشان در مبدأ تبادل نظر کنند و نقشه بکشند، نه مدیری در یک کشور در حال توسعه در اتاق خواب¬های یک هتل می¬تواند بی¬دغدغه درباره منافع اقتصادی پروژه¬های بزرگ نان و آب¬دار کشورش چانه¬زنی و تقسیم سهم کند، نه مدیر یک سازمان بین المللی معتبر می تواند بی سر و صدا کسی را تطمیع و تخلف کند، نه یک وزیر سابق مهاجر می¬تواند برای فرزندش از کشوری که روابط خصومت¬آمیز با کشور متبوع¬اش دارد، بی سر و صدا، فاند و بورسیه بگیرد! نه یک کیف قاپ، زورگیر یا حتی سارق جزء می تواند با خیال راحت و به دور از چشم تیزبین دوربین های مداربسته که هیچ کنجی از نگاه شان درامان نیست؛ چیزی از کسی یا جایی کش برود، و نه حتی یک آدم معمولی در یک گوشه¬ی شهر با تماس¬های تلفنی، و تبادل پیامک و عکس و قرار ملاقات های مخفیانه در غیاب شریک کار یا زندگی¬اش می تواند زیرآبی برود، با خیال راحت و بی¬بیم رسوایی!

حالا دیگر هیچ اتفاقی از چشم لنزها، و محدوده ی عمل سیم ها و امواج بی¬سیم، و ذخیره¬سازهای دیجیتالی محلی و ابری دور و در امان نیست. به خدا و فرشتگان و روز بازپسین ایمان داشته باشی یا نداشته باشی، ‌امروز برای همه محرز شده است که چشمانی تیزبین تقریباً تمام¬وقت تو را می¬پاید و تقریباً هیچ راه گریزی از آن نیست. برای انسان عصر داده¬های دیجیتال دیگر تصور «پرونده¬ی اعمال»،‌ به مثابه¬ی چیزی که تمام جزئیات گفتار و کردار آدم ها در‌آن ثبت و ضبط (و حتی در مقیاسی نامعلوم تکثیر!) شده باشد، تجسم محال و دشواری نیست. 

در مجموع به نظر می رسد به طرز پارادوکسیکالی همان ابزارهایی که فرصت های متنوع و آزادی های فراوانی را برای کار و زندگی و رابطه های خصوصی و اجتماعی فراهم آورده اند، با نظارت بی امان بر جزئیات انتخاب های آدم ها، می¬توانند آزادی مطلق و امنیت همه از جمله متخلفان را تهدید کنند! این البته از جهاتی و در زمینه-هایی رویدادی فرخنده می¬تواند باشد: آیا آگاهی از وجود پرونده¬ی دیجیتال اعمال که برای برملا نشدن و رسیدگی نشدن به آن در دادگاه علنی افکار عمومی تضمینی وجود ندارد، مانعی بر سر راه اقدامات غیرقانونی و غیراخلاقی خواهد شد!؟ آیا افراد صاحب مسئولیت های اجتماعی و سیاسی را به ناگزیر مقید خواهد کرد؟

به نظر می¬رسد #خودمختاریِ نسبیِ #تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، نوعی دسترسی دموکراتیک¬تر را به اطلاعات فراهم کند، حتی اطلاعاتی که پیش¬تر محرمانه محسوب می¬شد و تا مدت¬های می توانست محرمانه بماند. پیامدهای سیاسی و اجتماعی این دسترسی #دموکراتیک تا حدی تا کنون خودش را نمایان کرده است، بیش از این باید منتظر و تماشاگر ماند.... .




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۰۰

فاصله

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۵۹ ب.ظ

چه قدر فاصله هست بین شجاعتِ ماندن و ساختن، «و» جسارتِ خطر کردن و گذاشتن و رفتن؟

و چه قدر فاصله هست بین ماندن از سرِ بزدلی، «و» گریز از مسئولیت و تلاش و مبارزه؟

و چه قدر فاصله هست بین ماندن از سر بزدلی، «و» ماندن برای ساختن یا به‌ساختن؟

و چه قدر فاصله هست بین جسارتِ خطرپذیری و گذشتن و ترک‌کردن، «با» رفتن از سر تنبلی و وادادگی یا بی‌مسئولیتی؟


چه مرزهای ظریفی هست بین مفاهیم و دلایل ... و چه فرصت های فراخ برای خودفریبی روی این مرزهای ظریف که به طرفة‌العینی از یک سوی آن به سوی دیگر می شود درغلتید!


پی نوشت: موضوع یادداشت هر چیزی می تواند باشد: #وطن، خانه، #رابطه، شغل، رشته تحصیلی و ...

—------------------------------------------------------------------------—

#شجاعت #بزدلی #تنبلی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۵۹

ماهیت پارادوکسیکال گفت و گو

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۵۹ ب.ظ

گفت و گو از سویی به عنوان مهم ترین وسیله فهم متقابل شناخته می شود. از سوی دیگر، گفت و گو مبادله‌ی نمادها(ی زبانی و گاه بدنی) است، بنابراین به شدت مستعد سوء تعبیر است. پس گفت و گو خانه و مأمن سوء تفاهم است. از سوء تفاهم نباید هراسید. با خلوص و حسن نیت متقابل، حوصله، شکیبایی و تلاش صادقانه گره¬ ای فهم را تک به تک باید گشود. 

شگفت آور این است که گاهی برای فهماندن مقصود و گاه حتی در برابر «فهمیده‌شدن» بی حوصله ایم یا مقاومت می‌کنیم!


#گفت_و_گو #تفاهم #سوء_تفاهم


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۵۹

دیوانگی ھم عالمی دارد

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ

همیشه عاقل بودن تو را قابل پیش بینی میکند. قابل پیش بینی بودن، تو را آسیب پذیر می کند. پس باید گاھی دیوانه بازی در بیاوری! این طوری بقیه حساب کار دست شان می آید!

#دیوانه #زندگی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۵۸

دوراهی مدرن

سه شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۵۶ ب.ظ

✏️دنیای عجیبی است... دوستی یا آشنایی یا همکاری که در مجموع رابطه خوب و دوستانه ای با او داری، حین صحبت های معمول و روزمره، اشاره مبهم یا موجزی می کند به حال بدش، یا مشکل حادی که دارد... گاهی هم بی این که مستقیماً چیزی به تو گفته باشد، متوجه حال نامساعدش می شوی... گاهی هم تصادفاً از گوشه ای چیزی درباره موقعیت نامناسبی که در آن گرفتار آمده می شنوی... 

در این زمانه، هر یک از این موقعیت ها موقعیت دشواری برای تصمیم و واکنش است. زیرا هم در دو راهی اخلاقی قرار می گیری، و هم تحت فشار عاطفی. از طرفی  نمی دانی آیا پرس و جوی بیشتر و تلاش برای دلگرمی دادن و کمک (که خود نیازمند اطلاعات بیشتر است) را تجاوز به حریم خصوصی تلقی خواهد کرد و موجب دلخوری اش خواهد شد؟ یا این اشاره مبهم یا مختصر، دعوتی شرمگینانه است یا دستی ناگزیر که از سر یأس و تنهایی و بی پناهی برای یاری گرفتن دراز کرده است؟ به علاوه نمی دانی که ورود هر چند محتاطانه به محدوده های خصوصی تر زندگی این دوست یا همکار چه ریسک(ها)یی خواهد داشت؟ و آیا این درگیری در مسایل شخصی دیگری، بار روانی سنگینی بر دوش تو نخواهد گذاشت و انرژی فراوانی از تو نخواهد گرفت،  بی این که ربط مستقیمی به تو داشته باشد؟

موقعیت دشواری است: انتخابی بین «بی¬عاطفه و بی اعتنا» شناخته شدن یا «فضول و مداخله گر» تلقی شدن، خطر کردن برای کمک به دیگری یا عافیت جستن برای آرامش خود، زنده و فعال نگه داشتن حسگرهای عاطفی یا صرفه جویی در وقت و انرژی روانی با سرکوب احساسات و بی توجهی به احساس مسئولیت‌ات نسبت به زندگی و رنج آدمی دیگر ... در چنین وضعیت های دوگانه ای، ادای مسئولیت اخلاقی نسبت به یک دوست/آشنا به واقع مسیر روشنی نیست، پیش‌تر شاید چنین بوده است و تکلیف آدم ها در چنین شرایطی روشن تر بوده است. جدای از این که تز اخلاقی ات از چه سنخی است، امروز که ارزش های آدم ها در جامعه تکثر بیشتری یافته است، تشخیص این که آن دوست چه خواسته و انتظاری دارد و چه قضاوتی در مورد اقدام تو خواهد داشت کار ساده ای نیست...

#اخلاق #عاطفه #دوراهی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۵۶