نیم نگاه

یادداشت ها و نیم نگاه هایم به زندگی و جامعه

نیم نگاه

یادداشت ها و نیم نگاه هایم به زندگی و جامعه

بعضی محتواهای تولیدی در کانال تلگرامی «نیم نگاه» را در این وبلاگ می گذارم تا امکان بازیابی در موتورهای جست و جوی تحت وب را داشته باشد.
https://t.me/nedarazavichannel
ندا رضوی زاده

«ربنا»ی سکولار

شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۳ ق.ظ

در سال های پس از 88 که رسانه ملی از پخش ربنای مشهور و محبوب استاد شجریان امتناع کرد، این قطعه در آستانه ماه رمضان به شکل های مختلف روی شبکه های اجتماعی دست به دست می شود. «ربنای شجریان» برای غالب ایرانیان سمبل آوایی است که با هنرنمایی استاد محبوب و بی بدیل آواز ایران، زمین و آسمان را به هم پیوند می زند.

اگرچه تاریخ معاصر موسیقی ایران نغمه های غنی و پرخاطره متعددی در حافظه جامعه  ایرانی ثبت کرده است، با این حال «ربنای شجریان» چیز دیگری است، و با فاصله ای زیاد از دیگر آوازهای خود ایشان و دیگران، در قله شهرت و محبوبیت ایستاده است.  «ربنای شجریان» این استعداد را دارد که همچنان برای لحظاتی، شاید برای همه و شاید دست کم برای عده ای، حس و تجربه ای معنوی خلق کند.


با این حال بازنشر هزاران باره ربنای شجریان روی شبکه های اجتماعی و پیام رسان های موبایلی معانی دیگری هم برای کاربران ایرانی دارد. ربنا دیگر صرفاً آیاتی از قرآن با محتوای مناجات نیست، بلکه ربنا سکولار شده است و دلالت ها، معناها و کارکردهایی ورای صرف خلق «تجربه معنوی» یافته است.

«ربنای شجریان» اینک به عنوان محصولی فرهنگی «مصرف» می شود که لزوماً برای مصرف کننده حامل محتوای نیایشی قرآنی نیست، بلکه عده ای آن را عمدتاً به خاطر ارزش های هنری و زیبایی شناختی آن بازنشر و مصرف می کنند. «ربنای شجریان» همچنین بی شک برای همه حسی نوستالژیک را برمی انگیزد و ارجاعاتی به خاطرات کم و بیش دلنشینی حاکی از روابط خانوادگی،‌ ارتباط مهرآمیز و به طور کلی روزهایی خوش در گذشته فراهم می آورد، اعم از این که شنونده اکنون مذهبی باشد یا نباشد. حتی پیام های بازرگانی و تبلیغاتی نیز از «ربنای شجریان» استفاده می کنند. در این پیام ها ربنا به عنوان یک سمبل که هر ایرانی با آن ارتباط برقرار می کند و خاطرات و فضای عاطفی نسبتاً مشترک و دلپذیری را برای همه تداعی می کند به کار می رود. سال های متوالی ربنا در فیلم ها و سریال ها نیز برای القای همین فضا و خاطرات به عنوان یک نماد استفاده شده است. 


بدین ترتیب «ربنای شجریان» اینک به عنوان اثری هنری، فارغ از محتوای دینی آن، در کسب محبوبیتْ مرزهای سنی، تحصیلی و طبقاتی را درنوردیده و در قلب عموم ایرانیان از هر قشری به عنوان میراثی فرهنگی جای گرفته است. چه بسا بتوان ادعا کرد که اثری با این حد از محبوبیتِ بدون مرز، در مقیاس خودش نوعی اثر انسجام بخش اجتماعی هم دارد. یعنی همچنان که بعضی آثار و سمبل های ملی، اعضای یک ملت را از لایه های متنوع اجتماعی به هم پیوند می دهد، «ربنای شجریان» نیز به چنین سطحی ارتقا یافته است و موجب پیوند دادن طیف گسترده ای از افراد شده است: افرادی در گوشه گوشه جغرافیای کشور، با تعلقات قومی مختلف، با سلایق و علایق گوناگون، با میزان های متفاوت سرمایه فرهنگی، با نوع و میزان های مختلف دینداری، و حتی فارغ از این که گرایش مذهبی داشته باشند یا نداشته باشند «ربنای شجریان» را دوست دارند و از تکرار آن لذت می برند،‌ هرچند صدها آواز دیگر از استاد شجریان منتشر شده باشد و هر چند ده ها نمونه مناجات «ربنا» از قاریان و هنرمندان دیگر تولید و پخش شده باشد.


در سطحی دیگر، به نظر می رسد بازنشر و شنیدن «ربنای شجریان» اینک باری سیاسی نیز یافته است. پس از ممنوعیت جنجالی پخش «ربنای شجریان» در رسانه ملی از پس وقایع 88، بازنشر و ابراز علاقه به «ربنای شجریان» به شکلی از بیان گرایش سیاسی، و حتی صورتی زیبایی شناسانه، تلطیف شده، ضمنی و خلاقانه از مقاومت سیاسی تبدیل شده است.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۲۲