📚 شرکت در مسابقات و رقابت در مدرسه: یک تجربه
✏️ همینجوری، خیلی همینجوریطور، رفت جلو!
اوایل سال تحصیلی، در مقطعی که اتفاقا خودم وقتی برای پیگیری جدیاش نداشتم، به دختر نوجوانم پیشنهاد کردم دست کم در یکی از المپیادهای علمی مدرسه و در یکی-دو مسابقه فرهنگی و هنری مدرسه شرکت کند. هدفم این بود که فضای فعالیتهای فوق برنامهی مدرسه را تجربه کند، فضایی که در آن نوعی #شور_و_شوق، #آموختن_فعالانه، فعالیت جمعی، کوشش هدفمند و کمی فشردهتر از معمول، کمی رقابت، و شکست و پیروزی در آن تجربه میشود. به واقع هیچ طرحی و هیچگونه پیشبینی و توقع خاصی از موفقیتش نداشتم. فقط میخواستم اینگونه تجربهها را در دوران مدرسه داشته باشد. بقیهاش را سپردم به علاقه، گرایش و کشش شخصیاش. اصولا هم وابستگیاش برای مطالعهی درسها و انجام تکالیف به من خیلی کم است، خصوصا در سالهای اخیر، و به خصوص امسال که من عذری هم داشتم. فقط همسرم کلاسهای فوق برنامه میبردش و کتابهای آمادگی آزمون را به سفارش خودش برایش میخرید ... .
نیازی به موفقیت او برای تفاخر ندارم، بلکه تجربهی شرکت در این گونه برنامهها را در این سنین، حامل دستاوردها و پیامدهای باارزشی میدانم که ربطی قطعی با «موفقیت» و «رتبه» در این برنامهها و رقابتها ندارد:
1️⃣ تجربهی پذیرفتن #مسئولیت برای شرکت در یک برنامهی مشخص با هدف معلوم؛
2️⃣ تجربهی برنامهریزی شخصی، اولویتبندی خواستهها و برنامهها، به تعویق انداختن خودخواستهی بعضی خواستهها برای دستیابی به هدف؛
3️⃣ تجربهی خلق معناهای شخصی و ارزش برای «#تلاش»؛
4️⃣ تجربهی خلق معناهای شخصی و ارزش و پاداشهای مستقل و شخصی برای «#آموختن» به مثابهی یک فعالیت علمی؛
5️⃣ تجربهی لذت از «آموختن» به مثابهی یک فعالیت علمی؛
6️⃣ تجربهی «رقابت» در آرامش ذهنی نسبی؛
7️⃣ تجربهی احتمالی «#پیروزی» یا «#شکست» و مواجهه با آن، محک زدن خود در این مواجههی انباشته از #هیجان (شادی و شیرینی یا #درد و تلخی)، فهم و معنابخشیدن به شکست و پیروزی، تجربهی سازگاری و حس تداوم زندگی بدون گسستِ حاصل از شدت هیجانات (بهخصوص در صورت شکست).
جالب این که حسب تصادف، در رقابتهای المپیاد امسال، هر دو تجربهی شکست و پیروزی را داشت. در مرحلهی ناحیه موفق شد همراه با چندین دانش آموز دیگر به مرحلهی استانی راه پیدا کند. در مرحلهی استانی ابتدا گفته شد که موفق نشده است، اما بعدا به دلیل امتیازات خیلی نزدیک و رقابت نزدیک او و برندگان استانی، برای صعود به مرحلهی کشوری انتخاب شد. وقتی ابتدا خبر شکستش را در مرحله استانی داد، به رغم ناراحتی به قدری مواجههاش با شکست معقول و آرام بود که خودم را شگفتزده کرد! از دید من او موفق شده بود! من دقیقاً در پی این بودم که او چنین لحظاتی را – به عنوان بخشی از یک زندگی طبیعی- تجربه کند، و بتواند با #آرامش و #عقلانیت از آنها گذر کند. میخواستم چنان دنیای معنایی مستقلی را فارغ از #ارزشهای_از_پیشتعیینشده و تکریم و تشویقهای اجتماعی برای خودش خلق کند که حتی در صورت شکستِ صوری، تلخی و نومیدی او را از پا نیندازد. این هدف به طور کامل (و حتی با کمال شگفتی، فراتر از انتظار من!) محقق شده بود. با این حال، خوشبختانه به زودی خبر رسید که تلاش مشتاقانه و صادقانهاش نتیجهبخش بوده و حالا باید خودش را برای مرحلهی بعدی آماده کند ... .
.
🍀 @NedaRazaviChannel