تبعیض بنیادین اما نادیده انگاشته شده ی «مرکز-پیرامون»
حالا که دوره گله گذاری از ظلم و تبعیض علیه اقلیت ها و حاشیه نشین ها است، میخواهم یک وقتی که حال و وقت داشتم یک چیزی بنویسم درباره تبعیض مرکز-پیرامون. چند ایده و پیش نویس ناتمام در مورد علل و پیامدها و فرایندهای این پدیده دارم که لابد یک وقتی کامل شان خواهم کرد!
به نظر من تبعیض مرکز-پیرامون را احتمالا یکی از مهم ترین، تعیین کننده ترین و فراگیرترین اشکال تبعیض در جامعه ایران می توان دانست (جاهای دیگر دنیا را نمی دانم). البته می توان در مورد مفهوم سازی مرکز و پیرامون تأمل و بحث کرد، با این حال فعلا همان مفهوم صریح و روشنِ جغرافیایی آن مد نظرم است.
این که چرا این روزها این موضوع برخلاف انواع دیگر #تبعیض و #نابرابری همچون نابرابری جنسیتی، نابرابری قومی، نابرابری مذهبی، نابرابری نژادی/ملیتی، نابرابری سیاسی و حتی نابرابری طبقاتی در محافل عمومی توجهی را برنمی انگیزد و جذابیتی برای طرح کردن از جانب نخبگان و ژورنالیست ها ندارد، خود موضوع جالبی است و پاسخ های جالبی هم می تواند داشته باشد... پاسخی از این جنس که این غفلت و نادیده انگاری، خود مصداق «آفتاب آمد دلیل آفتاب» است!
ضمن این که معتقدم خیلی از تبعیض ها که ظاهرا از نوع دیگری فهمیده می شوند (مثلا تبعیض قومی)، در واقع و ماهیتاً از سنخ تبعیض مرکز-پیرامون اند.